همه چیز درباره پنبه
Posted at 21:07h
in اخبار و مقالات
پنبه الیاف خام نرم و کرکی شکل است که در داخل یک غوزه و یا یک کپسول محافظ در اطراف دانه گیاهان پنبه از تیره خطمی می روید، این الیاف تقریباً از سلولز خالص است. در شرایط طبیعی، قوره های پنبه از طریق پراکنده شدن، خود را تکثیر می کنند. این گیاه به صورت درختچه ای در مناطق گرمسیر و نیمه گرمسیری در سراسر جهان از جمله آمریکا، آفریقا و هند دیده می شود. متنوع ترین گونه پنبه های خودرو به ترتیب در مکزیک، استرالیا و آفریقا یافت می شود. این گیاه در سرزمین های کهن و جدید وجود دارد و نام آن از زبان عربی و از کلمه قطن گرفته شده که به حدود ۱۴۰۰ سال قبل از میلاد مسیح برمی گردد. غالباً این الیاف را به صورت رشته ای در آورده و از آن برای تهیه پارچه های نرم استفاده می شود. استفاده از پنبه برای تهیه پارچه به دوران ماقبل تاریخ بر می گردد. تکه هایی از پارچه های پنبه ای متعلق به ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح در مکزیک و تمدن دره سند (پاکستان امروزی و بعضی از مناطق هندوستان) پیدا شده است. هرچند که این الیاف از دوران باستان کشت می شده است اما فقط پس از اختراع ماشین پنبه پاک کنی بود که هزینه تولید آن را پایین آورد و در نتیجه اکنون به صورت گسترده ای ما قادر به استفاده از آن برای درست کردن لباس هستیم.
بر اساس برآوردهای اخیر، سالانه حدود ۲۵ میلیون تن یا به عبارت دیگر ۱۱۰ میلیون عدل پنبه از زمین های زراعی در سراسر جهان به دست می آید و کشور چین بزرگترین تولید کننده پنبه در جهان است. با این حال، بیشتر آن نیز به مصرف داخلی می رسد. طی سالهای متمادی ایالات متحده آمریکا بزرگترین صادر کننده پنبه بوده است. معمولاً با واحد اندازه گیری عدل سنجیده می شود که حدوداً برابر ۰٫۴۸ مترمکعب (۱۷ فوت مکعب) و به وزن ۲۲۶٫۸ کیلوگرم (۵۰۰ پوند) است.
انواع پنبه
چهار گونه تجاری پنبه وجود دارد که کشت آن از دوران باستان مرسوم بوده است:
- پنبه آپلند که در مناطق آمریکای مرکزی، مکزیک، کارائیب و فلوریدای جنوبی کشت می شود و حدود ۹۰% از تولید پنبه در جهان را تشکیل می دهد.
- این نوع پنبه به عنوان طولانی مدت ترین و مرغوب ترین نوع پنبه شناخته شده که درمناطق گرمسیر آمریکای جنوبی کشت می شود و ۸% تولید پنبه جهان را به خود اختصاص داده است.
- درخت پنبه، بومی مناطق هند و پاکستان و ۲% پنبه جهان
- پنبه لوانت، بومی مناطق آفریقای جنوبی و شبه جزیره عربستان و کمتر از ۲% تولید پنبه جهان را دارد.
در حال حاضر، دو گونه جدید پنبه به صورت گسترده ای در دنیا مورد استفاده واقع می شود در حالی که دو گونه قدیمی تر آن تا قبل از ۱۹۰۰ استفاده و کاربرد بیشتری در جهان داشته است. در حالی که الیاف پنبه به صورت طبیعی در رنگهای سفید، قهوه ای، صورتی و سبز کشت می شود، به دلایل خطرات احتمالی ژنتیکی کشت پنبه رنگی که یک محصول خاص و تخصصی است در بسیاری از مناطق تحریم شده است.
تاریخچه پنبه
تصویر فوق، تصویری است که جان مندویل در قرن چهاردهم میلادی از گیاه پنبه ترسیم شده است.
حداقل ۷۰۰۰ سال پیش از پنبه در دنیای قدیم استفاده می کرده اند. شواهدی دال بر استفاده از پنبه در منطقه مهرگره پیدا شده که در آنجا نخ های پنبه ای را در ظروف مسی نگهداری می شده است. کشت این گیاه در تمدن دره سند که در حال حاضر به بخشهای شرقی پاکستان و شمال غربی هند گفته می شود، گسترش زیادی داشته است. صنعت پنبه هند نسبتاً از توسعه خوبی برخوردار بود و برخی روشهای ریسیدن و تولید آن حتی تا قبل از صنعتی شدن این کشور بسیار رواج داشته است. بین سالهای ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ قبل میلاد مسیح، این صنعت در هند از جایگاه بالایی داشته است. به عنوان مثال، این الیاف در منطقه هالوس در کارناتاکا، از حدود ۱۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح پیدا شده است. هرچند که به دلیل پوسیدگی این الیاف، تخمین دقیق کمی دشوار است اما الیافهای پنبه ای که در نزدیکی غار تهواکان در مکزیک پیدا شده به حدود سالهای ۵۸۰۰ قبل از میلاد نسبت داده می شود. بر اساس منابع دیگر، بومی سازی گیاه پنبه در مکزیک به حدود ۳۰۰۰-۵۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح برمی گردد.
تا پیش از جنگهای اسکندر بزرگ، اعراب و یونانی ها با گیاه پنبه آشنایی نداشته اند. همانطور که مگاستنس معاصر وی، گفته است سلوکوس یکم در هند درختانی وجود دارد که بر روی آنها پشم می روید. به احتمال زیاد مراد از درخت پشم، گیاه پنبه (گروسیپیوم آربروم) بوده که بومی شبه قاره هند است.
بر اساس دایره المعارف کلمبیا، از زمان های ماقبل تاریخ، الیاف پنبه را می ریسیدند، می بافتند و رنگ می کردند. مردم هند باستان، چین و مصر از آن برای خود لباس تهیه می کردند. صدها سال قبل از عصر مسیحیت، در هند، با مهارت زیادی از پنبه منسوجات پنبه ای می بافتند و سپس استفاده از آن در کشورهای مدیترانه گسترش پیدا کرد.
در ایران، تاریخ استفاده از پنبه به دوران هخامنشیان (قرن پنجم پیش از میلاد) برمی گردد. با این حال، در مورد کشت پنبه در دوران قبل از اسلام در ایران منابع بسیار اندکی وجود دارد. کاشت پنبه در مرو، ری و پارس ایران رواج داشته و در شاهنامه فردوسی هم اشاراتی به پنبه شده است . مارکوپولو (قرن ۱۳ ام) به این گیاه به عنوان یکی از محصولات عمده این کشور اشاره کرده و همچنین جهانگرد فرانسوی به نام جارن شاردن در قرن ۱۷ ام همزمان با حکومت صفویان به ایران آمده بود با سخن راندن درباره مزارع پنبه به صورت گسترده این سخن مارکوپولو را تأیید می کند.
در دوران سلطنت هان، در استان جنوبی چین به نام یوننان، افراد غیر چینی به کشت پنبه می پرداختند. در پرو، کشت گونه بومی پنبه به نام گروسی پیومب آربادنس چهارچوب اصلی گسترش تمدنهای ساحلی مثل چیکو شمالی، کالیفرنیا، مش و نازکا بود، پنبه در سواحل بالایی رشد می کرد، به صورت شبکه ای در می آوردند و در ازای خرید ماهی معامله می کردند. اسپانیایی هایی که در قرن ۱۶ به مکزیک و پرو آمدند با لباس های پنبه ای و کشت آن آشنا شدند.
در اواخر دوره قرون وسطی، پنبه به عنوان یک الیاف وارداتی در شمال اروپا جای خود را باز کرد و اروپایی ها هیچ گونه اطلاعی در مورد کشت و تولید آن نداشتند. همانطور که هرودوت در کتاب تاریخ خود، جلد سوم، صفحه ۱۰۶ عنوان کرده، درختان هندی، پشم های وحشی تولید می کردند. از این مطلب می توان چنین استنباط کرد که وی در مورد درخت سخن گفته و نه درختچه. از همین منظر در برخی از زبانهای ژرمنی، همچنان کلمه درخت به کار می رود. کلمه بوم وول به صورت تحت اللفظی درخت پنبه ترجمه می شود (باوم به معنی درخت و وول به معنی پشم). با توجه به شباهت این گیاه به پنبه، مردم تصور می کردند که پنبه گیاهی است که پشم گوسفند تولید می کند. زیرا هردوتوس در داستانهای خود نوشته است که پنبه یک گیاه مهم است. این درخت شگفت انگیز که در انتهای شاخه هایش، میوه ای شبیه پشم گوسفند می دهد. این شاخه ها، نرم و قابل انعطاف بوده و در زمان قحطی از دانه های آن برای تغذیه استفاده می کردند. در پایان قرن شانزدهم، در سراسر مناطق گرمسیر در آسیا و آمریکا پنبه را کشت می کردند.
با گسترش حضور بریتانیا در هند و همچنین استقرار حاکمیت استعماری آن در اواخر قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹، صنعت فرآوری پنبه هندوستان رو به نزول گذاشت. علت اصلی این امر، سیاست های بازرگانی استعماری و تهاجمی شرکت بریتانیایی در شرق هند بود که با تولید کارگاههای آموزشی در هند عرصه فرآوری پنبه را در این کشور از حالت رقابتی خارج کرده بود. بازارهای هندوستان فقط مجاز به عرضه پنبه خام بودند و طبق قوانین تحمیلی بریتانیا می بایست پارچه مورد نیاز خود را از بریتانیا بخرند.
انقلاب صنعتی در انگلستان
ظهور انقلاب صنعتی در بریتانیا به افزایش تولید پنبه به صورت پارچه و پیشرو در صادرات این صنعت کمک شایانی کرد. در سال ۱۷۳۸، لویس پل و جان وایت از بیز منگام ارائه شده، به عنوان پارچه به عنوان پیشرو در صادرات بریتانیا پدید آمده است. در سال ۱۷۳۸، لوئیس پل و جان وایت از بیرمنگام ماشین نخ ریسی غلتکی را اختراع کردند و همچنین سیستمی قرقره ای را طراحی کردند که با استفاده از دو مجموعه غلطکی برای ریسیدن پنبه حتی با ضخامت بیشتر با سرعت های مختلف کار می کردند. بعدها به لطف تلاشهای دستگاه چرخان جیمز هارگریوز در سال ۱۷۶۴، قاب ریسندگی ریچارد آرک رایت در سال ۱۷۶۹ و قاطر در حال چرخش ساموئل کرومپتون در سال ۱۷۵۵، بریتانیا موفق شد تا نسبت به دیگران نخ پنبه ای را با سرعتهای بسیار بالاتری تولید کند. از اواخر قرن ۱۸، به خاطر حضور فعال شهر منچستر در صنعت پنبه به آن لقب کاتن پولیس دادند و به این ترتیب عنوان قلب تجارت جهانی پنبه به این شهر داده شد.
با اختراع ماشین پنبه پاک کنی توسط الی ویتنی آمریکایی در سال ۱۷۹۳، ظرفیت تولید پنبه در بریتانیا و ایالات متحده آمریکا توسعه فراوانی پیدا کرد. تا قبل از اختراع ماشین پنبه پاک کنی، مردم مجبور بودند به صورت دستی الیاف پنبه را از دانه هایش جدا کنند که کاری بس خسته کننده بود. با این حال برای تولید یک بیل پنبه به ۶۰۰ ساعت کار انسانی نیاز داریم. در ایالات متحده آمریکا حتی با استفاده از بردگان برای انجام این کار، تولید پنبه به این روش در مقیاس بزرگ بسیار هزینه بر و غیراقتصادی بود. ماشین پنبه پاک کنی که ویتنی اختراع کرد این ساعات طولانی را به ۱۲ ساعت کار انسانی برای یک عدل پنبه کاهش داد. هر چند که ویتنی ماشین پنبه پاک کنی خود را در سال ۱۷۶۹ به ثبت رساند اما او قبل از هنری اودژن هولمز اختراع خود را در سال ۱۷۶۹ ثبت نمود. با توسعه این تکنولوژی و افزایش کنترل بازارهای جهانی، تجار بریتانیایی به منظور توسعه یک زنجیره تجاری در صنعت پنبه به وجود آوردند که الیاف پنبه خام خود را از بازارهای استعماری در غرب آفریقا، هند و چین ( از شانگ های و هنگ کنگ) تهیه می کردند.
در سالهای ۱۸۴۰، هند دیگر قادر به تهیه مقادیر عظیم پنبه مورد نیاز کارخانه های مکانیزه بریتانیا نبود، از طرف دیگر، حمل و نقل این مقادیر پنبه از هند به انگلستان وقت گیر و گران قیمت بود. با توسعه کشت پنبه مرغوب در آمریکا ( دو گونه گوسیپیوم هیرسوتوم و گوسیپییوم باربادنس) تجار بریتانیا به خرید پنبه از مزارع ایالات متحده آمریکا و مزارع پنبه کارائیب ترغیب شدند. در اواسط قرن ۱۹ ام، تجارت پنبه محور اصلی اقتصاد آمریکای جنوبی را تشکیل می داد. در ایالات متحده آمریکا، کار اکثر برده ها کشت و برداشت پنبه بود.
در طول جنگ داخلی آمریکا، به دلیل محاصره بندرهای جنوبی توسط اتحادیه ها و همچنین تصمیم استراتژیک دولت کنفدراسیون مبنی بر قطع صادرات این محصول به امید مجبور کردن بریتانیا به رسمیت شناختن آن و یا اعلان جنگ صادرات پنبه آمریکا کاهش یافت. این امر باعث شد تا خریداران عمده این کالا یعنی بریتانیا و فرانسه به پنبه مصر روی آورند. تجار بریتانیایی و فرانسوی در مزارع پنبه مصر سرمایه گذاری های کلانی انجام دادند. دولت وقت این کشور به نام نایب السلطنه اسماعیل وام های قابل توجهی از بانکداران و سهامداران اروپایی گرفت. بعد از پایان جنگ داخلی آمریکا در سال ۱۸۶۵، این تجار مزارع پنبه مصر را رها کرده و به صادرات آمریکا که ارزان تر بوی روی آوردند و به این ترتیب کشور مصر را در مشکلات زیادی قرار دادند به طوری که این کشور در سال ۱۸۷۶ اعلام ورشکستگی کرد و همین امر یک عامل کلیدی برای اشغال مصر در سال ۱۸۸۲ توسط امپراطوری بریتانیا شد.
در این مدت، کشت پنبه در امپراطوری بریتانیا، به ویژه هند به میزان بسیار زیادی توسعه یافت تا عدم تولید پنبه آمریکای جنوبی را جبران کند. دولت بریتانیا با سیاست اعمال تعرفه های گزاف و دیگر محدودیت ها، تولید پارچه های پنبه ای را در هند متوقف کرد تا الیافهای پنبه ای خام را برای پردازش و فرآوری به انگلستان بفرستند. مهاتما گاندی این دوره را چنین توصیف می کند:
- انگلیسی ها پنبه هندوستان را در مزارع شان، توسط نیروی کار هندی از طریق سیاست انحصاری و اختیاری به قیمت روزی هفت سنت می خرند.
- این پنبه با کشتی های بریتانیایی حمل شده و پس از یک سفر سه هفته ای در سراسر اقیانوس هند، پایین دریای سرخ، مدیترانه، جبل الطارق و خلیج بیسکی و اقیانوس را طی کرده وبه لندن فرستاده می شود. در این حمل و نقل، سود صد در صدی را که به دست می آورند کم جلوه می دهند.
- در لانکشیر این پنبه به پارچه تبدیل می شود. شما دستمزد کارگران خود را با شیلینگ می پردازید در حالی که به کارگران هندی به پنی دستمزد می دهید. شما نه تنها به کارگران خود دستمزد بهتری می دهید بلکه کارخانه ها و ماشین آلات صنعتی نیز احداث می کنید. دستمزدها و سودها همه آنها در انگستان به مصرف می رسد.
- محصول تولید شده باری دیگر توسط همان کشتی های بریتانیایی به هند آورده می شود البته به نرخ حمل و نقل در اروپا. دوباره باید دستمزد کاپیتان، افسران، ملوانان که همه انگلیسی هستند را از همین بار و کالاها تأمین کنید. در واقع کارگران هندی با انجام کارهای سخت و کثیف بر روی قایقها فقط روزی چند سنت بیشتر دریافت نمی کنند.
- این پارچه ها دوباره به هندوستان برگردانده می شوند و فقط پادشاهان و ثروتمندان شهر می توانند برای خرید آنها، پول گزافی بپردازند در حالی که این پارچه ها دسترنج کارگران هندی است که فقط چند سنت بابت آنها دریافت کرده اند.
در ایالات متحده، کشت پنبه در مناطق جنوبی سرمایه ای را برای ادامه توسعه مناطق شمالی فراهم کرد. پنبه تولید شده توسط برده های آمریکایی آفریقایی تبار نه تنها به خود این مناطق کمک کرد بلکه تجار مناطق شمال آمریکا را نیز به ثروت و سرمایه های کلان رساند. زیرا بخش عمده ای از این محصول از طریق بندرهای شمالی حمل و نقل می شد.
پس از پایان جنگ داخلی در سال ۱۸۶۵، پنبه محصولی کلیدی در اقتصاد آمریکای جنوبی به شمار می رفت. در سراسر این مناطق، مزارع پنبه توسعه یافته و کشاورزان سیاه پوست آزاد و کشاورزان سفید پوست بی زمین در ازای دریافتی سهمی از سود این مزارع مشغول به کار می شدند. زیرا این مزارع برای جمع آوری و برداشت محصول خود نیاز فراوانی به کارگران داشت.
اما در سال ۱۹۵۰ ماشین آلات برداشت به صحنه کشت پنبه وارد شدند و به این ترتیب در طول نیمه اول قرن ۲۰، اشتغال در صنعت پنبه رو به افول گذاشت زیرا اکنون به جای نیروی کار انسانی از ماشین آلات برداشت استفاده می کردند. و نیروی کار انسانی در طول جنگ جهانی دوم کاهش پیدا کرد.پنبه صادرات عمده جنوب ایالات متحده را تشکیل می دهد و بیشتر محصول مورد نیاز جهان، از این منطقه تهیه می شود که یکی از مرغوب ترین انواع این محصول است.
کشت
برای موفقیت در کشت پنبه به شرایطی نظیر نور زیاد خورشید، بارندگی متوسط معمولاً بین ۶۰۰ تا ۱۲۰۰ میلی متر بارندگی و دوره طولانی بدون یخبندان نیاز داریم. هرچند که لازم نیست خاک از نظر مواد مغذی منحصر به فرد باشد اما ویژگی سنگینی خاک بسیار مهم است. به طور کلی می توان شرایط فوق را در مناطق استوایی در فصل خشک و مناطق زیر استوایی در شمال و نیم کره جنوبی زمین مشاهده کرد. با این حال، بخش عظیمی از پنبه امروزی از مناطقی کشت می شود که بارندگی کم داشته و از طریق آبیاری به مزارع خود آب می رسانند. معمولاً در یک سال داده شده، تولید محصول بلافاصله بعد از برداشت پاییز سال قبل شروع می شود. پنبه گیاهی چند ساله است اما برای کمک به کنترل آفتها، آن را به صورت سالانه در نظر می گیرند. زمان کاشت در مناطق شمالی کره زمین، بین آغاز ماه فوریه تا آغاز ژوئن متفاوت است. منطقه ای در ایالات متحده که به عنوان دشتهای جنوبی شناخته شده، بزرگترین منطقه پیوسته کشت پنبه در جهان است. پنبه سفید دیمی به خوبی در این منطقه پرورش داده می شود و این موفقیت تنها با اتکا به سنگینی آبی است که از کوههای اوگالالا سرچشمه می گیرد. از آنجا که پنبه محصولی تا حدی خشک و مقاوم و حاوی نمک است، پس محصول مناسبی برای مناطق خشک و نیمه خشک به شمار می رود. با توجه به این که جهان با محدودیت منابع آب رو برو است پس اقتصادهایی که بر آب فراوان تکیه دارند با مشکلات و تنشها و همچنین مشکلات بالقوه محیطی مواجه می شوند. به عنوان مثال، شیوه های نامناسب کشت و آبیاری در ازبکستان باعث ظهور مشکلات بیابان زایی شده و در اتحادیه جماهیر شوروی، دریاچه آرال به خاطر آبیاری بیش از حد، علی الخصوص برای محصول پنبه بسیار شور شده است.
همچنین می توان پنبه را به جز رنگ سفید به رنگهای دیگری نظیر طیفهایی مایل به زرد که نوعی از الیاف پنبه تجاری مدرن است در آورد. به طور طبیعی پنبه رنگی به رنگهای قرمز، سبز و تنالیته هایی از رنگ قهوه ای داشته باشد.
اصلاح ژنتیکی
برای کاهش وابستگی به آفت کشها، کشاورزان اصلاح شده ژنتیکی (GM) را توسعه داده اند. باکتری به نام باسیلوس ترینجینسیس ماده شیمیایی تولید می کند که فقط برای حشرات موذی که مهمترین آنها لار، پروانه، سوسک و مگس مضر است. این ژن به نام ژن بی تی در گیاه پنبه قرار داده می شود و به این پنبه، پنبه بی تی گفته می شود و یک حشره کش طبیعی در بافتهای آن تولید می شود. در بسیاری از مناطق آفات اصلی پنبه، لاروها هستند که با خوردن پروتین موجود در پنبه بی تی، کشته می شوند. برای حذف لاروها به مقادیر زیادی از این حشره کش نیاز داریم و به کمک آن، می توان آفات را بدون استفاده از حشره کشها به صورت طبیعی کنترل و مدیریت کرد.
با این حال، پنبه بی تی، در برابر بسیاری از آفات دیگر نظیر شته ها و یا مشکلات مربوط به بوی بد آن بی اثر است. بر حسب شرایط می توان از حشره کشهای مناسب برای رفع این مشکل استفاده کرد. در سال ۲۰۰۶، محققان دانشگاه کرنل، مرکز سیاست های کشاورزی و آکادمی علوم چین، بر روی پنبه بی تی مطالعه ای انجام دادند که نشان داد که بعد از هفت سال، این آفات به کمک پنبه بی تی کنترل شد. اما به دلیل هزینه های بالای بذر پنبه بی تی و نیاز به استفاده از حشره کشها، انی مسئله برای کشاورزان نامطلوب بود. با این حال، در سال ۲۰۰۹ دانشگاه استنفورد و راتگرز این یافته آکادمی چین را رد کردند. آنها به این نتیجه رسیدند که پنبه های ژنتیکی برای کنترل کرمهای بول هم مؤثر هستند و آفات ثانویه که عمدتاً مربوط به اشکالات کارخانه نظیر دما و بارشهای محلی را باید جداگانه کنترل کرد. علاوه بر این، با استفاده از پنبه بی تی، نیاز کمتری به استفاده از حشره کشهای ثانوی برای کنترل دیگر آفات وجود داشت. تحقیق چینی ها در سال ۲۰۱۲ نشان داد که پنبه بی تی، استفاده از حشره کش ها را به نصف تقلیل داده اما از سوی دیگر، میزان حشراتی نظیر کفشدوزکها و عنکبوتها را دو برابر کرده است. مرکز خدمات بین المللی استفاده از بیوتکنولوژی در کشاورزی اعلام کرد که در سراسر جهان، در سال ۲۰۱۱، در ۲۵ میلیون هکتار از مزارع پنبه، پنبه بی تی کاشته شده که این رقم، ۶۹% مساحت کل پنبه جهان را تشکیل می دهد.
استفاده از پنبه های ژنتیکی در هند با سرعت زیادی گسترش یافت به طوری که از ۵۰۰۰۰ هکتار در سال ۲۰۰۲ به ۱۰۶۰۰۰۰۰ هکتار در سال ۲۰۱۱ رسید. بنابراین پنبه ژنتیکی در ۸۸ درصد از مناطق کاشت پنبه رشد کرده بود و به این ترتیب، هند بزرگترین منطقه ای است که از پنبه ژنتیکی استفاده می کند.
یک تحقیق که به مطالعه تأثیرات اقتصادی پنبه بی تی در هند در طولانی مدت می پرداخت در سال ۲۰۱۲ در مجله پناس نوشت که این پنبه بازدهی، سود و استانداردهای زندگی برای کشاورزان خرده پا را بالا برده است. در سال ۲۰۱۱، ۴ میلیون هکتار از محصولات آمریکا، ۳٫۹ میلیون هکتار پنبه چین و ۲٫۶ میلیون هکتار از پنبه های پاکستان، پنبه های ژنتیکی بودند. استفاده اولیه از پنبه ژنتیکی در استرالیا با موفقیت همراه بود. متعاقباً انواع ثانویه پنبه ژنتیکی در این کشور عرضه شد و گسترش زیادی پیدا کرد به طوری که در سال ۲۰۰۹ در بیش از ۹۵% مزارع پنبه استرالیا، از پنبه های ژنتیکی استفاده می شد و استرالیا به عنوان پنجمین کشور در تولید پنبه شناخته شد. در سال ۲۰۱۱ کشورهای دیگری نظیر آرژانتین، میانمار، بورکینافاسو، برزیل، مکزیک، کلمبیا، آفریقای جنوبی و کاستاریکا نیز به توسعه کشت پنبه روی آوردند.
مونسانتو پنبه هایی که از نظر ژنتیکی تغییر داده شده اند و در برابر گلیوسیفها طیفی از علف کشها مقاوم اند را کشف کرده و خود فروشنده پنبه های بی تی به برخی از کشاورزان این گیاه می باشد. همچنین شرکتهای فروشنده پنبه ژنتیکی دیگری هم در جهان وجود دارد. حدود ۶۲% از پنبه های ژنتیکی از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۱ تا ۲۴% در برابر حشره کشها و ۱۴% در برابر علف کشها مقاوم بودند.
پنبه شامل گوسیپول است، یک ماده سمی که باعث می شود این گیاه غیر قابل خوردن باشد. با این حال دانشمندان ژنی را که تولید کننده این سم است را از بین برده اند و از آن یک محصول غذایی بالقوه درست کرده اند.
تولید آلی
به طور کلی، پنبه ارگانیک همان پنبه طبیعی است که به صورت ژنتیکی اصلاح نشده و همچنین در کشت آن از هیچ گونه مواد شیمیایی کشاورزی از جمله کودها و یا آفت کشها استفاده نشده است. تولید پنبه ارگانیک تنوع زیستی و چرخه های زیستی را بهتر می کند. کاشتن پنبه ایالات متحده مستلزم اعمال فشار بر برنامه های آلی ملی(NOP) است. این سازمان شیوه های مجاز برای کنترل آفات، کودها و محصولات آلی را تعیین می کند. از سال ۲۰۰۷، در ۲۴ کشور جهان حدود ۲۶۵۵۱۷ عدل پنبه ارگانیک تولید شده است و تولید آن در سراسر جهان ۵۰% افزایش داشته است.
آفات و علف های هرز
صنعت پنبه به شدت به مواد شیمیایی، مانند علف کش ها، کود و حشره کش ها متکی است هر چند تعداد بسیار کمی از کشاورزان در حال حرکت به سمت یک مدل تولید ارگانیک پنبه هستند و در حال حاضر، محصولات پنبه آلی برای خرید مکان های محدودی عرضه می شوند. پنبه ارگانیک برای لباس نوزاد و پوشک بسیار مطلوب است. در اغلب تعاریف، در محصولات ارگانیک از مهندسی ژنتیک استفاده نمی شود. همه محصولات پنبه طبیعی پایدار و هیپوآلرژنیک هستند. ز لحاظ تاریخی، در شمال امریکا شپشه قوزه ، یکی از مخرب ترین آفات اقتصادی در تولید پنبه بوده است. با توجه به برنامه بسیار موفق ریشه کنی شپش گندم، وزارت مطالعات کشاورزی آمریکا این آفت در بسیاری از مزارع پنبه ایالات متحده حذف شده است. این برنامه با استفاده از مهندسی ژنتیک و تولید پنبه بی تی استفاده از حشره کشهای مصنوعی را کاهش داده است.
سایر آفات قابل توجه پنبه شامل بول ورم صورتی، پکتینوفرشگوسیپلا، آفت فلفل قرمز، سیرتوتریپدورسالی، گیاه ماتی، برگ خوار پاییزی، لاکتیس و … می باشند.
برداشت پنبه
در ایالات متحده، اروپا و استرالیا غالباً برداشت پنبه به صورت مکانیکی انجام می شود. به کمک یک ماشین، پنبه بدون آسیب رساندن به خود گیاه از قوزه جمع آوری می شود و یا با پوست کن تمام قوزه پنبه را جدا می کنند. در مناطقی که باد زیادی می وزد و همچنین پس از استفاده از گرد یا مایعی بر روی درختان که باعث ریزش برگها می شود، می توان از پوست کن پنبه استفاده کرد. همانطور که قبلاً نیز خاطر نشان شد، پنبه یک گیاه چند ساله است و در مناطق استوایی بدون حذف برگ و در صورت عدم وجود انجماد به حیات و رشد خود ادامه می دهد.
در کشورهای در حال توسعه، همچنان برداشت پنبه با دست انجام می شود.
رقابت الیاف مصنوعی
دوران توسعه تولید ابریشم مصنوعی در فرانسه از دهه ۱۸۹۰ آغاز شد. ابریشم مصنوعی از سلولز طبیعی مشتق شده و نمی توان آن را مصنوعی در نظر گرفت. اما فرآیند تولید آن مستلزم مراحل فرآوری و پردازش زیادی است که در نتیجه این مراحل می توان از مواد مشتق شده طبیعی که ارزان تر از الیافهای طبیعی اولیه است استفاده کرد. در صنعت مواد، جانشینی الیاف مصنوعی در دهه های بعد متداول شد. از سال ۱۹۲۴ استفاده از استات در الیاف گسترش یافت. نایلون اولین الیافی است که به طور کامل از پتروشیمی به عمل آمده و در سال ۱۹۳۶ موفق به استفاده آن در صنعت پارچه شدند. پس از آن، در سال ۱۹۴۴، اکریکلیک دوپانت روی کار آمد. برخی از لباسهایی که در تولیدشان از این الیاف مصنوعی استفاده می شود عبارتند از جورابهای نایلونی زنانه که در اوایل دهه ۱۹۵۰ با عنوان پلی استر به بازار معرفی شد و بازار پنبه را دستخوش خطراتی کرد. استفاده از لباسهای پلی استر، باعث ایجاد مشکلات اقتصادی زیادی برای صنعت گران پنبه و به خصوص کشورهای آمریکای مرکزی مانند نیکاراگوئه شد. زیرا بین سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۵ تولید پنبه با استفاده از سموم شیمیایی ارزان قیمت رونق بسیاری پیدا کرده وبه ۱۰ برابر افزایش یافته بود. در دهه ۱۹۷۰، تولید پنبه رو به بهبود گذاشت اما در سال ۱۹۹۰ دوباره به سطح قبل از ۱۹۶۰ خود سقوط کرد.
ایالات متحده در اواسط دهه ۱۹۶۰ در پاسخ به روند نزولی پنبه در بازار جهانی، در قالب یک برنامه خودیاری، برنامه تحقیق و توسعه پنبه را شروع کرد. در آن زمان، یک سیستم ارزیابی هر عدل پنبه برای حفاظت از سرمایه راه اندازی شد. با تصویب قانون تحقیقات و توسعه صنعت پنبه از سال ۱۹۶۶، این سازمان به مبارزه با رقبای مصنوعی خود پرداختند و برای برقراری مجدد بازارهای پنبه تلاش کردند. امروز موفقیت این برنامه باعث شد تا این ایاف یکی از پرفروش ترین الیاف ها در ایالات متحده و در جهان شود.
CRPP که از سوی هیئت ها و سازمان های مربوط به صنعت پنبه به رسمیت شناخته شده، در زمینه افزایش تقاضای تولید و تحقیق و ارتقای آن فعالیت می کند. این سازمان توسط تولید کنندگان و واردکنندگان پنبه ایالات متحده آمریکا تأسیس شد.
مصارف پنبه
پنبه در محصولات نساجی استفاده می شود که عبارتند از تریکلود که برای حوله حمام بسیار مناسب است زیرا آب را به خوبی به خود جذب می کند. در تولید شلوار جین آبی هم از نوعی پارچه کتانی ظریف استفاده می شود. در پیراهنهای آبی رنگ، مخمل نخی راه راه، پارچه های نخی راه راه، جوراب، لباس زیر و بیشتر تی شرت ها از پنبه استفاده می شود. همچنین اغلب ملحفه ها نیز از جنس پنبه اند و نخی که در قلاب بافی و بافندگی استفاده می شود نیز از پنبه است. در حالی که در تولید بسیاری از پارچه ها پنبه به کار می رود می توان برخی از مواد را که در مراحل ریسندگی مشتق می شود را با پنبه مخلوط کرده و ابریشم مصنوعی و الیافهای مصنوعی نظیر پلی استر را به دست آورد. با ترکیب این دو، می توان پارچه های کشباف به دست آورد مثل پارچه های الاستین و استرچ که در تولید شلوارهای جین کشدار مفید است.
علاوه بر صنعت نساجی، در تورهای ماهیگیری، فیلتر قهوه، چادر، ساخت مواد منفجره (نیتروسلولز را ببینید)، کاغذ پنبه در صحافی از پنبه استفاده می کنند. یکبار شیلنگهای آتش نشانی را نیز از الیاف پنبه ای درست کردند.
پس از جدا کردن پنبه، دانه های آن را روغن کشی می کنند که انسان می تواند پس از تصویه آن را همچون دیگر روغنهای گیاهی به صورت خوراکی مصرف کند.
در زمان برده داری آمریکایی، به صورت محلی از پوست ریشه پنبه به عنوان راه حلی برای سقط جنین استفاده می شد. گوسیپول ماده ای است که در تمام نقاط گیاه پنبه وجود دارد و دانشمندان آن را به عنوان رنگدانه سمی توصیف می کنند. به نظر می رسد که در گذشته برای جلوگیری از رشد اسپرم و محدود کردن تحرک آن و همین طور برای ایجاد تداخل در چرخه قاعدگی از آن استفاده می کرده اند.
پنبه لینترز الیاف بسیار ظریف و ابریشمی است که بعد از پنبه پاک کنی به دست می آید. این الیاف مجعد به طور معمول کمتر از ۱/۸ اینچ (۳٫۲ میلی متر) طول دارد. به طور سنتی از آن برای تولید کاغذ و همچنین ماده خام در تولید سلولز استفاده می کنند. در انگلستان، لینترز را پشم پنبه می نامند که می تواند به عنوان یک محصول تصفیه شده در مصارف عملی، پزشکی، آرایشی و بهداشتی به کار برد. بعد از بیمارستان های عمومی، سمپسون گامجی در بیمارستان ملکه در بیرمنگام انگلستان از اولین کسانی بود که از پنبه در استفاده کرد.
با پردازش فیبرها، می توان پنبه براق را تولید کرد که شبیه ساتن برای پیراهن و لباس است. با این حال، آب را به خود جذب نمی کند و برای استفاده در حمام و حوله نامناسب است.
نام پنبه مصر، همواره به عنوان محصول با کیفیتی شناخته شده است. هرچند که در حال حاضر، درصد پایینی از پنبه مصر با کیفیت ارزیابی می شود. بیشتر محصولاتی که نام پنبه مصر را یدک می کشند در واقع از پنبه مصری درست نشده اند.
غالباً پنبه پیما را با پنبه مصر مقایسه می کنند زیرا هر دو از کیفیت بالایی برخوردارند و در تولید کالاهای خواب و سایر محصولات پنبه ای از آنها استفاده می شود. در واقع، بعد از مرغوب ترین پنبه مصر، پنبه پیما قرار دارد که در جنوب غربی آمریکا گسترش یافته است. همه محصولاتی که با نام پنبه پیما عرضه می شوند از بهترین پنبه ساخته شده اند. در حال حاضر، نام پیما، توسط سازمان بین المللی تولید پنبه از جمله کشورهای پرو، استرالیا و اسرائیل استفاده می شود.
تجارت بین المللی
چین و هند با تولید سالانه حدود ۳۴ میلیون عدل و ۲۷ میلیون عدل، به ترتیب بزرگترین تولیدکنندگان پنبه در جهان به شمار می روند. بسیاری از صنایع نساجی مربوطه از مصرف کنندگان محصولات این دو کشور محسوب می شوند. ایالات متحده، با فروش ۴٫۹ میلیارد دلار و آفریقا، با فروش ۲٫۱ میلیارد دلار، بزرگترین صادرکنندگان پنبه خام هستند. کل تجارت بین المللی ۱۲ میلیارد دلار تخمین زده می شود. از سال ۱۹۸۰، سهم آفریقا از تجارت پنبه دو برابر شده است. نه منطقه دارای صنعت نساجی داخلی قابل توجهی هستند. صنعت نساجی به کشورهای در حال توسعه در شرق و جنوب آسیا مانند هند و چین منتقل شده است. در آفریقا، تولید کنندگان خرده پای متعددی به وجود آمده اند. شرکت دوناوانت با صدها نمانیدگی خرید، در ممفیس و تنسی پیشرو کارگزار پنبه در آفریقا است. در اوگاندا، موزامبیک و زامبیا اغلب خدماتی مثل وام دادن به کشاورزان، روشهای کشت پنبه و خرید آن برای صادرات را انجام می دهند.
سالانه کمک هزینه ۲ میلیارد دلاری به ۲۵۰۰۰ تولیدکنندگان پنبه در ایالات متحده آمریکا پرداخت می شود. هر چند که کشور چین در حال حاضر بالاترین سطح حمایتی را داراست. وضعیت آینده این کمک هزینه نامشخص است و به همین دلیل در آفریقا، کارگزاران عملیات پیش بینی گسترده ای را انجام می دهند. شرکت دوناوانت در آفریقا، با خرید فعالیت های محلی خود را گسترش داده است. این امر، فقط در مستعمرات سابق بریتانیا و موزامبیک امکان پذیر است. مستعمرات سابق فرانسه، همچنان این انحصاری بودن فروش را که میراث استادان استعماری شان است را حفظ کرده اند و پنبه ها را از کشورهای تولیدکننده به قیمت پایین خریداری می کنند.
ایالات متحده، هند، برزیل، استرالیا و ازبکستان در سال ۲۰۱۱ پنج کشور برتر صادر کننده پنبه و کره، تایوان، روسیه و ژاپن بزرگترین وارد کنندگان این الیاف بوده اند.
در هند، ایالات ماهاراشترا (۲۶٫۶۳٪)، گجرات (۱۷٫۹۶٪) و آندرا پرادش (۱۳٫۷۵٪) و همچنین مادها پرادش مناطق پیشرو در تولید پنبه هستند، ویژگی خاص این مناطق، آب و هوای خشک، مرطوب و عمدتاً گرمسیری آنهاست.
در پاکستان، پنبه بیشتر در استان های پنجاب و سند رشد کرده است. منطقه منجر در جنوب پنجاب به تولید پنبه معروف است و شامل مناطق اطراف رحیم یار خان، بهاوالاپور، بهاوالناگار، مولتان، دره غازی خان، وهاری و خانهوال است. در منطقه سند، سانگاهار مهمترین منطقه تولید پنبه به شمار می رود. تمام منطقه فیصل آباد به صورت یکپارچه، برای کشت پنبه مناسب است. پنجاب درتمام طول سال دارای آب و هوای گرمسیری مرطوب است و در نتیجه رشد پنبه در این منطقه افزایش چشمگیری داشته است.
در ایالات متحده، ایالت تگزاس در سال ۲۰۰۴ تولید کل پنبه کمک کرد در حالی که کالیفرنیا دارای بیشترین عملکرد در هر هکتار بود.
تجارت عادلانه
پنبه به عنوان کالای بسیار مهمی در جهان شناخته شده است. با این حال، بسیاری از کشاورزان در کشورهای در حال توسعه در ازای محصولات خود قیمت پایین دریافت می کنند و یا رقابت با کشورهای پیشرفته را بسیار دشوار ارزیابی می کنند. همین مسئله به بروز اختلافات بین المللی منجر شده است.
در ۸ سپتامبر سال ۲۰۰۴، گزارش پنل توصیه کرد که ایالات متحده تضمین اعتبارات صادراتی و پرداخت به کاربران داخلی و صادر کنندگان را حذف خواهد کرد تا به منظور از میان بردن اثرات نامطلوب قیمت مشروط و اجباری پنبه گامهای درستی بردارد.
در حالی که برزیل درگیر حل مناقشه سازمان جهانی برای صنعت پنبه با ایالات متحده بود، یک گروه متشکل از چهار کشور کم توسعه یافته آفریقایی، بنین، بورکینافاسو، چاد و مالی به نام «پنبه ۴» از طریق مذاکرات، خواستار کاهش اعطای کمک هزینه به ایالات متحده شدند که در تاریخ ۱۰ ژوئن ۲۰۰۳ توسط بلز کمپائوره رئیس جمهور بورکینا فاسو در طول کمیته مذاکرات تجاری خواستار ابتکاراتی در مورد صنعت پنبه گردیدند.
علاوه بر نگرانی های مربوط به کمک هزینه های دولتی، برخی از کشورهای در مورد کار کودکان و آسیبی که به کارگرانی که در معرض آفت کش ها قرار می گیرند انتقاد کردند. زیرا سلامت آنها به شدت آسیب می دید. سازمان عدالت زیست محیطی در برابر استفاده رایج و اجباری از کودکان و بیگاری از بزرگسالان در تولید پنبه در ازبکستان به مبارزه، پرداخت، این کشور سومین کشور صادر کننده پنبه در جهان است. وضعیت تولید و تجارت بین المللی باعث شده تا به “تجارت عادلانه” لباس پنبه و کفش، بپیوندند. بازاری که در زمینه لباسهای ارگانیک به سرعت در حال رشد است. سیستم تجارت عادلانه در سال ۲۰۰۵ از کامرون، مالی و سنگال آغاز شد.